کمک به مامان
تمیزکردن یخچال و سرامیک درست کردن پیتزا
نویسنده :
شكريه عبدالرحيمى
23:52
دهه محرم
عمولاکی
عموپورنگ یا پررنگ
کاردستی
کلاس شیمی
رفتیم برای کلاس شیمی 1 تا بچه ها برای امتحان شهریور اماده بشن . وبعد هم خونه عمه موندیم برای ناهار البته با اصرار اونها چون من ازقبل ناهار درست کرده بودم .
نویسنده :
شكريه عبدالرحيمى
23:39
خونه
خونه بودیم امروز ! خیلی خوش گذشت ؛ خواب تادیر وقت ، صبحانه عالی ، بازی و بازی وشادی !!!!!!!!!!!!!!!!
نویسنده :
شكريه عبدالرحيمى
23:37
بیماری مامان
امروزامتحان شیمی 1 بود وحال من هم بدبود، بعد از کلی سروکله زدن با دانش اموزا خسته و کوفته اومدم خونه و اصلا حوصله نداشتم بیچاره دخمل که باید منو تحمل می کرد منم سعی کردم زیاد به پروپاش نپیچم من خوابیدم واون دورو برم بازی می کرد اما سرو صداش از یک طرف و تگرانی من برای تنها موندنش خوابمو گرگی کرده بود یک چشمم بسته و یکی باز! کاش مامانم اینجا بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نویسنده :
شكريه عبدالرحيمى
23:34
خواب ناز دخمل و غیبت مامان
امروز امتحان شیمی 2 بود اما من حالم خیلی بد بود ؛ وقتی با صدای زنگ موبایل بیدارشدم ودیدم دخملی تو خواب نازه زنگ زدم به مدیر وگفتم نمیام اونم برای یک دانش اموز!
نویسنده :
شكريه عبدالرحيمى
23:29